سفر 7 روزه من به روسیه

برای اولین بار تصمیم گرفتم به تنهایی سفر کنم انتخاب من یه کشور اروپایی بود با توجه به اینکه روسیه دیگه ویزا نمیخواد و فصلی که برای سفر انتخاب کرده بودم فصل شب های سفید روسیه بود هستش برای این سفر روسیه رو انتخاب کردم. بعد از کلی تحقیق و بررسی در مورد تور های مختلف از جمله هتل پرواز ها و هتل ها و خدمات و گشت ها تصمیم گرفتم با آژانس آرزوی سفر این سفر رو تجربه کنم چون به این نتیجه رسیدم که کامل ترین برنامه سفر و منظم ترین تور رو میتونن برگزار کنن. 

ساعت 5 صبح از تهران به سنت پتربورگ پرواز داشتم توی فرودگاه امام ساعت 2 صبح لیدر تورمون که از ابتدا سفر همراهمون بود رو ملاقات کردم انتخاب من پرواز ماهان بود که بهترین ایرلاین ایرانی هستش و خیالم از بابت کیفیت پرواز راحت بود. حدود ساعت 10رسیدیم به مقصد پروسه چک این مسافرا به روسیه کمی زمان بر بود. توی فرودگاه سنت پترزبورگ لیدر های دیگه رو ملاقات کردیم و سیم کارت رو تحویل دادن بعد با اتوبوس های مخصوص تور رفتیم هتل و اونجا هم لیدر پروسه چک این هتل را انجام داد برامون
اسم هتل من توی سنت پترزبورگ هتل دومینا  بود یه هتل 4* تقریبا تاپ با لابی بسیار بزرگ که لابی شامل بار و رستوران میشد حس اولیه خوبی از هتل گرفتم اتاق ما طبقه 11 ام بود یه اتاق تمیز با ویو محوطه هتل . یه نکته جالب اینکه اتاق وسایل آشپزی هم داشت که البته من استفاده نکردم ملحفه ها کاملا تمیز بودن و اتاق بوی تمیزی میداد چون شب قبلش استراحت نکرده بودم تا رسیدم اتاق خوابیدم که برای گشت شبانه انرژی کافی داشته باشم

برای شب تصمیم گرفتم تور اپشنال قایق سواری روی رودخانه نوا خریداری کنم لیدر از قبل ساعت رو بهمون اطلاع داده بود سر ساعت با اتوبوس دم هتل بودن. اول برنامه شام داشتن شام رو توی رستوران ایرانی سرو کردن انصافا غذای خوبی هم بود احساس میکردم ایرانم هنوز 
بعد رفتیم به سمت اسکله و از اونجا سوار قایق شدیم و گشت و گزار توی رودخانه نوا شروع شد هوا خنک بود و قایق به تعداد همه پتو داشت که سرما اذیتمون نکنه 
از هر منطقه ای که رد میشدیم لیدر توضیح میداد که اونجا چه ساختمانی قرارداره مثل کاخ تابستانی و ..... مسیر طولانی ولی بسیار جذاب بود و کل شهر رو داشتیم با قایق میگشتیم احساس میکردم اومدم ونیز
حدود ساعت 1 شب بود که مراسم باز شدن پل های روسیه رو دیدیم پل ها یکی یکی باز میشد این اتفاق برای عبور کشتی های بزرگ انجام میشد صحنه جذاب دیدنی ای بود
لیدر ها با گذاشتن آهنگ های ایرانی فضا رو بسیار شاد کرده بودن و مسافرا هم همراهی میکردن و تا حدود ساعت 2:30 روی قایق بودیم و از فضا لذت میبردیم جالب ترین بخش قضیه اینجا بود که هوا کاملا تاریک نبود و حالت گرگ و میش داشت ( همون پدیده شب های سفید روسیه بهش میگن)

روز دوم گشت روی تور اغاز شد همراه با تور به خیابان نوسکی رفتیم بازدید از خانه های زیبا و تاریخی ورنگی اونجا واقعا چشم نواز بود عین نقاشی بود شهرشون کافه های جذاب و فضای فوق العاده پر شور و حالی بود. بعد از اونجا به کلیسای کازان رفتیم و داخل کلیسارو بازدید کردیم همراه با تور و لیدر در خیابان های اطراف بناهای تاریخی و دیدنی بازدید کردیم به سمت کلیسای اسحاق رفتیم و بعد از اون قلعه پتروپاول و مجسمه نیکولای اول را بازدید کردیم 
یکی از بخش های قابل توجه این تور اینجا بود که به همه مسافر ها هدست داده بودن و ما به راحتی صدای لیدر رو میشنیدیم حتی با فاصله دور و استرس جا ماندن از گروه نداشتیم لیدر در کنار هر بنا تاریخی توضیحات کامل در مورد مورد بنا و تاریخچه ان رو ارائه میدادن باعث شد کلی اطلاعاتم در مورد کشور روسیه زیادتر بشه
ناهار رو برگر خوردیم و از بعد ناهار رفتیم بخش مدرن شهر و از خلیج فنلاند بازدید کردیم پیاده روی در خلیج داشتیم و برخ لاختا سنتر که بلند ترین برج اروپا هستش رو دیدیم به همراه لیدر به جزایر کیروسفکی و کامن استروفسکی رفتیم که بخش ویلایی شهر بود و خیلی حس و حال خوبی داشت یه ورزشگاه هم اونجا بود به اسم زنیت ارنا که بازدید از اونم انجام شد با اینکه فوتبالی نیستم ولی برام جالب بود و در نهایت به پارک یلاگین رفتیم در طول کل مسیر لیدر در مورد هر بخش اطاعات کافی و فکت های جالب و اتفاقات تاریخی رو بهمون میگفتن که خیلی حس خوبی بود که لیدر ها انقدر اطلاعات کافی دارن حتی خیلی فکت های جالب در مورد فرهنگ روس هاهم برامون میگفتن

روز سوم اغاز شد و رفتیم به موزه بزرگ ارمیتاژ! این موزه به قدری زیبا بود که از دیدنش خسته نمیشدیم از مسیر طلایی موزه بازدید نقاشی های داونچی و مجمسه های قدیمی و سالن مصر و .... حدود 3.5 ساعت توی موزه چرخیدیم ولی هیچ کس خسته نشد همه محو زیبایی های این موزه بودن در طول کل مسیر با ورود به هر اتاق لیدر با هدست هایی که داشتیم توضیحات کافی در مورد اون اتاق یا اتفاقات مهمی که در اون اتاق افتاده رو بهمون میدادن همچنین به هر اثر هنری که میرسیدیم توضیحات کامل در مورد اون اثر تاریخچه اون هنر و هرچه شنیدنی رو بهمون میدادن ناهار رو رفتیم به رستوران روسی من غذاهای روسی رو دوست نداشتم خیلی از ادویه توی غذاهاشون استفاده نمیکردن ولی بعضی از مسافرین خیلی از غذا لذت بردن 
بعد از ناهار رفتم باغ پتروهوف که معروف به باغ فواره ها بود باغ پر بود از پوشش گیاهی و پاییون های زیبا بزرگ و کوچک فوق العاده حس وحال خوبی از باغ گرفتم و تقریبا از کل باغ بازدید کردیم لیدر هم توی کل مسیر همراهمون بود و به هر بخشی که میرسیدیم توضیحات لازم رو بهمون میدادن. این باغ کنار خلیج فنلاند بود که به ساحل خلیج هم رفتیم روز خیلی خوبی بود با کلی خاطره خوب برگشتیم هتل.

روز چهارم پس از صرف صبحانه اتاق هارو تحویل دادیم که بریم به سمت ایستگاه قطار در مورد صبحانه هتل هم بگم تنوع منوی صبحانه پایین و من زیاد از صبحانه هتل راضی نبودم من عاشق املت هستم ولی اصلا املت نداشت و کلا ایتم های کمی توی منوی صبحانه هتل بود.
اسم قطار ما ساپسان بود یه قطار سریع السیر و راحت صندلی های راحتی داشت و اذیت نشدیم اصلا قطار رستوران داشت و به پشنهاد لیدر یه ساندویچ سفارش دادیم و واقعا خوشمزه بود کل مسیر هم از مناطق سر سبز و جنگلی بود. قطار ساعت 1 حرکت کرد و ساعت 5 رسید دقیقا 4 ساعت تو راه بودیم

مسکو یه شهر شلوغ بود پر از ترافیک لیدر ها با اتوبوس اومدن دنبالمون و رفتیم هتل 
هتل ما اسم هالیدی این بود یه هتل مرکز شهر نسبت به هتل قبلی کوچیک تر بود هم لابیس هم اتاقاش ولی تمیزی قابل قبولی داشت بقیه تایم ازاد بودیم و تصمیم گرفتم استراحت کنم

روز پنجم پس از صرف صبحانه رفتیم به سمت مترو مسکو و گشت روز با مترو آغاز شد مترو روسیه بیشتر شبیه موزه بود و پر بود از معماری های زیبا و مجسمه های زیبا نقاشی ها و گچ بری های دیدنی از چندین ایستگاه بازدید کردیم و در نهایت به خیابان اربات جدید رفتم در خیابان اربات تایم برای بازدید از خیابان و گشت و گزار داخل مغازه های گیفت شاپ و خرید سوغاتی داشتیم بعد از اون با مترو رفتیم به میدان سرخ میدانی پر از شگفتی و زیبایی های تمام نشدی کاخ کرملین کلیسای رنگی سنت باسیل مقبره لنین و کلی ساختمان رنگی و زیبا داشت که از دیدنش خسته نمیشدم تایممون توی میدان کم بود و من دوست داشتم بیشتر بمونم ولی برنامه تور به سمت نقطه صفر حرکت کرد بعد از اون به باغ الکساندر رفتیم و مراسم تعویض سرباز های نگهبان از آتش جاویدان رو گاه کردیم به تایم ناهار رسیدیم و ناهار رو مرغ سوخاری توی یکی از رستوران های دور میدون سرو کردیم 
بعد از ناهار با لیدر رفتیم بخش مدرن شهر مسکو به اسم مسکو سیتی ساختمان بلند و شیشه ای برج های اداری و چشم نواز یکی از بلند ترین برج هاش به اسم برج فدراسیون بود که از طبقه 89 برج بازدید کردیم 
یه ویوو 360 درجه از کل شهر داشتیم که رود مسکوا کاخ کرمیلن و کل شهر رو میتونستیم ببینیم دوتا کارخانه کوچک هم اونجا بود کارخانه بستی و شکلات هرچقدر میخواستی بهمون بستنی و شکلات میدادن لیدر هم اونجا بود علاوه بر اینکه هرجایی رو که میدیدم بهمون توضیح میداد که اون منطقه چیه یه مسابقه بستنی رو اجرا کرد منکه شرکت نکردم چون هرکی بیشتر بستنی میخورد برنده میشد 
بعد از اون با اتوبوس رفتیم به پارک ودنخا یه پارک بزرگ که پر بود از مجسمه و اثار تاریخی لیدرمونم که در مورد همش که چی هستن و چه تاریخی دارن اطلاعات داشت پارک بزرگی بود حتی توش موزه بود انقدر بزرگ بود که فرصت بازدید کل پارک رو نداشتیم پس از دو ساعت برگشتیم به سمت هتل

روز ششم آغاز شد از صبحانه هتل بگم که برعکس هتل قبلی صبحانه فوق العاده ای داشت انواع املت و میوه ها و ابمیوه ها منو با تنوع بالا و کاملا خاطره صبحانه هتل قبلی رو شست 
بعد از صبحانه رفتیم شهر بازی دریم لند یه شهربازی سر پوشیده یه دنیای کارتونی با بازی هایی که هم برای بزرگسالان بود هم برای بچه ها ترن هواییشو من فکر کنم 4 بار سوار شدم چندین سینما 3و 4 بعدی داشت و بازی های دیگه پر از هیجان بود من عاشق شهربازی هستم و تایم خوبی رو داشتم ناهار رو هم توی همون محوطه خوردم 
بعد از شهربازی همراه لیدر ها رفتیم به سیرک نیکولین یه نمایش فوق العاده شامل حرکات آکروباتیک، رقص، آواز، شعبده بازی و نمایش های جذاب از حیوانات آموزش دیده مانند فیل، شیر و ببر است. تایم سیرک تقریبا 3 ساعت بود و نمایش فوق العاده ای ارائه دادن

روز اخر پرواز ما ساعت 11 صبح بود صبحانه رو هتل برامون پک کرده و بهمون پک تحویل داد چون ساعت 7 باید از هتل راه میوفتادیم به سمت فرودگاه به تایم صبحانه نمیرسیدیم 
چمدون رو با یه عامله خاطره بستیم رفتیم فرودگاه لیدر ها اتوبوس اومدن دنبالمون و لیدری که از تهران باهامون بود هم برگشت باهامون تهران. توری که من انتخاب کرده بودم برای 6 شب بود ولی پشیمون شدم چرا 8 شب نگرفتم چون واقعا دوست داشتم بیشتر روسیه رو میگشتم و چون لیدر ها هر روز برامون برنامه گشت گذاشته بودن تایم آزاد کم داشتم و اینگونه اولین سفر تنهایی خود را به پایان رساندم