سارینا ملک‌زاده
13
1404/08/19

سفرنامه سن پترزبورگ شهریور 1404

محل هتل ما در تاریخی ترین قسمت سن‌پترزبورگ قرار داشت. اطرافمان به معنای واقعی کلمه شلوغ بود؛ انواع مغازه‌ها، رستوران‌ها، کافه‌ها و فروشگاه‌ها در چند قدمی ما قرار داشتند. از لباس‌فروشی و شیرینی‌فروشی گرفته تا شهر کتاب، رستوران‌های بزرگ و کافه‌های متنوع که هر نوع غذایی از کشورهای مختلف سرو می‌کردند.

در فاصله‌ی حدود ده دقیقه‌ای از هتل، یک سوپرمارکت بزرگ بود که حتی غذاهای آماده و بخش نان و شیرینی داشت و همه چیزش تازه بود. اطرافمان پر از رستوران بود؛ از پیتزافروشی و غذاهای روسی گرفته تا رستوران‌هایی که غذای عربی و حتی ژاپنی سرو می‌کردند. اگر هم حوصله‌ی رفتن به رستوران را نداشتیم، می‌شد از همان سوپرمارکت غذای خوب و تازه مثل انواع پیراشکی ها و ساندویچ ها و غذا های بسته بندی شده مثل برنج ها و نودل های مختلف تهیه کرد.

در اطراف هتل، فروشگاه‌های سوغاتی زیادی هم وجود داشتند. کمی آن‌طرف‌تر، پارکی زیبا با درختان بلند و قدیمی به نام Yusupovskiy Garden بود که منظره‌ی چشم‌نوازی داشت و فضای اطرافش همیشه آرامش‌بخش بو ولی ما وقت نکردیم تا کامل از آن بازدید کنیم.
صبحانه را در خود هتل می‌خوردیم. تنوع منو زیاد بود و هر سلیقه‌ای را راضی می‌کرد. تقریباً همه‌چیز تازه و خوش‌طعم بود. من بیشتر از همه میوه‌ها و شیرینی‌هایشان را دوست داشتم، ولی به‌عنوان یک ایرانی باید بگویم که چای‌شان چندان باب میلم نبود — هرچند قابل خوردن بود.
برنامه‌مان معمولاً این‌طور بود که صبح همه با هم صبحانه می‌خوردیم و بعد سوار اتوبوس می‌شدیم تا برای گشت شهری برویم. همان‌طور که قبلاً هم گفتم، در سن‌پترزبورگ حتی کوچک‌ترین ساختمان ها داستان خودشان را داشتند. لیدر تور در مسیر، درباره‌ی خیابان‌ها و تاریخ هر بخش توضیح می‌داد و از داخل اتوبوس هم می‌شد شهر را به‌خوبی شناخت.

 

بیشتر ساختمان‌ها مربوط به دوران شوروی بودند و فقط بازسازی شده بودند. پنجره‌هایشان کوچک بود تا از سرما در امان بمانند، اما متراژ خانه‌ها زیاد بود. در دوران شوروی، در یک خانه چهارخوابه، چهار خانواده زندگی می‌کردند. روس‌ها همیشه به ظاهر شهر اهمیت می‌دهند؛ مثلاً تمام سطل‌های زباله را پشت ساختمان‌ها قرار داده‌اند تا از خیابان دیده نشوند. خیابان‌ها آن‌قدر تمیز بودند که وقتی باران بارید، کفش‌هایم حسابی برق افتاد!


اگر کمی از بخش تاریخی شهر دور می‌شدی، به محله‌های جالبی می‌رسیدی؛ جاهایی که می‌شد اجناس خاص و گاهی عجیبی پیدا کرد با قیمت‌هایی حتی عجیب‌تر. بعضی از اجناس آن‌قدر خوب کپی شده بودند که تشخیص اصل از بدلشان کار سختی بود.

یکی از مراکز خرید معروفی که دیدیم، Apraksin Dvor  بود. این مجموعه در بخش تاریخی شهر، بین خیابان Sadovaya Street  و Fontanka River Embankment قرار دارد و فقط حدود ۱۰ دقیقه تا هتل ما پیاده فاصله داشت.
 

این مرکز خرید، بافت قدیمی خودش را کاملاً حفظ کرده بود. اینجا بیشتر برای تجربه‌ی زندگی محلی جالب است تا خرید برندهای لوکس. قیمت‌ها هم نسبت به مراکز خرید مدرن پایین‌تر بود. در بعضی بخش‌ها هنوز مغازه‌های خیلی قدیمی با ویترین‌های کلاسیک و چوبی دیده می‌شود. این مجموعه از چند بلوک ساختمانی تشکیل شده که با راهروهای باریک، گذرگاه‌های طاقی و حیاط‌های تو‌در‌تو به هم وصل می‌شوند. بعضی از حیاط‌ها کوچک و دنج‌اند، بعضی بازتر و پر از مغازه. در طبقات بالا، پنجره‌های باریک و نرده‌های فلزی قدیمی جلب توجه می‌کنند. وقتی ما آنجا بودیم، تمام بالکن‌ها با گلدان‌های رنگارنگ داشتند و نرده ها گل پیچی شده بودند.

در یکی از راهرو ها، مغازه‌ای کوچک پیدا کردیم که پیراشکی‌های روسی می‌فروخت — خودشان به آن می‌گفتند «پیشکی (Pishki)». طعمش فوق‌العاده بود. نرم و داغ، با پودر قند رویش و جالب اینکه قیمتش هم خیلی پایین بود.. فروشگاه‌های صنایع‌دستی و گالری‌های کوچک هم در گوشه و کنار زیاد بودند. حتی اگر خرید نکنی، تماشای ویترین‌ها خودش لذت‌بخش است. میان راهرو ها هم کافه‌های کوچک و دنج پیدا می‌شود که برای استراحت و نوشیدن قهوه عالی‌اند.

بیشترین زمانی که در سفر برای خرید و پاساژ گردی گذاشتیم، در مرکز خرید Galeria Shopping Centre بود. اینجا برعکس بازار قبلی، کاملاً مدرن و بزرگ بود و تقریباً هر نوع فروشگاهی که دنبالش بودی، داشت. در طبقه‌ی پایینش که تقریبا در پارکینگ بود، یک سوپرمارکت خیلی بزرگ  و داروخانه وجود داشت . تنوع کالاهای سوپر مارکت از مواد غذایی تا لوازم خانگی واقعاً زیاد بود.

در گالریا، برندهای معروف هم دیده می‌شدند.روسیه هم  مثل ما تحت تحریم است و چون بسیاری از برندهای خارجی اجازه ورود ندارند، مشابهشان را خودشان تولید می‌کنند یا اسم برند ها را کمی تغییر میدهند. مردم روسیه با افتخار از محصولات داخلی شان حمایت می‌کنند و همین باعث شده در همه‌ی زمینه‌ها، از ارزان‌ترین تا گران‌ترین کالاها، جایگزین‌های بومی دیده شود.

در طبقه‌ی اول، فروشگاه بزرگی از لوازم آرایشی و بهداشتی وجود داشت که به خاطر تخفیف‌های ساعتی‌اش بسیار شلوغ بود. نکته‌ی جالب این بود که تخفیف‌ها مدت‌دار بودند و وقتی تمام می‌شدند، دیگر تمدید نمی‌شدند. در طبقات بالاتر، انواع برندها در زمینه‌های مختلف وجود داشتند و طبقات چهارم و پنجم به رستوران‌ها و دسرفروشی ها اختصاص داشت. تنوع غذاها فوق‌العاده زیاد بود؛ از فست‌فودهای ساده تا غذاهای بین‌المللی. حتی برندهای معروف غذایی هم حضور داشتند، با این تفاوت که نامشان تغییر کرده بود اما لوگوی اصلی‌شان همان بود.

هر گشتی که در شهر داشتیم، از قبلی جذاب‌تر بود. یکی از مکان‌هایی که بازدید کردیم، کلیسای ناجی در میان خون بود که داستان جالبی پشتش وجود دارد. در روسیه‌ی قدیم، نظام کاری به‌گونه‌ای بود که کارگران به زمین وابسته بودند، نه به کارفرما. یعنی اگر زمین فروخته می‌شد، کارگر هم همراه زمین فروخته می‌شد و باید برای مالک جدید کار می‌کرد.بدون حقوق و حق آزادی تا زمانی که کار زیاد از پا درشان بیارد و این روند نسل به نسل ادامه داشت. 

الکساندر دوم (Alexander II) یکی از تزارهای مهم تاریخ روسیه بود که نقش بزرگی در تغییر سرنوشت مردمش داشت. او نظام قدیمی‌ای را لغو کرد که مردم عادی و کشاورزان را به زمین وابسته می‌کرد و اجازه‌ی انتخاب محل زندگی یا کار به آن‌ها نمی‌داد. با این تصمیم، نزدیک به ۲۳ میلیون نفر از مردم روسیه آزاد شدند و توانستند زندگی و کار خودشان را انتخاب کنند. به همین دلیل به او لقب «تزار آزادی‌بخش» دادند.

البته همه از این تغییر راضی نبودند. عده‌ای از اشراف و گروه‌های مخالف از این تصمیم خوششان نمی‌آمد. بعضی‌ها فکر می‌کردند اصلاحاتش برای مردم کافی نیست و فقط ظاهری است. تا اینکه در سال ۱۸۸۱، زمانی که الکساندر دوم با کالسکه‌اش از کنار کانال گریبویدوف (Griboyedov Canal) عبور می‌کرد، گروهی از انقلابیان بمبی در مسیرش پرتاب کردند. انفجار اول آسیب زیادی نزد، اما وقتی خودش از کالسکه پیاده شد تا حال زخمی‌ها را ببیند، بمب دوم درست نزدیکش منفجر شد. او به‌شدت زخمی شد و کمی بعد در کاخ زمستانی درگذشت.

به یادش، پسرش دستور داد در همان محل کلیسایی ساخته شود که بعدها با نام کلیسای ناجی در خون (Church of the Savior on Spilled Blood) شناخته شد. این کلیسا بیشتر از آنکه محل عبادت باشد، یادبودی برای تزار آزادی‌بخش روسیه است. 

در نزدیکی کلیسا پلی قرار دارد به نام پل بانک (Bank Bridge).  که فضای اطرافش حال‌و‌هوای عاشقانه‌ای دارد و معمولاً زوج‌ها به آنجا می‌آیند. به همین خاطر به پل عشاق معروف شده است.

خیلی‌ها در همان‌جا از عشق‌شان خواستگاری می‌کنند و روی نرده‌های پل قفل یا روبانی با نام خودشان می‌بندند.این کار رسم زیبایی است که نه‌تنها بین زوج‌های روسی، بلکه بین گردشگران هم طرفدار زیادی دارد .

دریافت مشاوره و رزرو تور

021-45128

کارشناسان ما پاسخگوی شما خواهند بود

تور ویژه

روسیه نقدی اقساطی

تور مسکو پاییز 1404

روز 5 روز و 4 شب

تاریخ 1404/09/16

60,700,000 تومان

تور ویژه

روسیه نقدی اقساطی

تور مسکو 2 دی 1404

روز 6 روز و 5 شب

تاریخ 1404/10/02

79,500,000 تومان

تور ویژه

روسیه نقدی اقساطی

تور مسکو 4 دی 1404

روز 4 روز و 3 شب

تاریخ 1404/10/04

72,990,000 تومان

تور ویژه

عمان نقدی اقساطی

تور مسقط (4 شب) ویژه پاییز 1404

روز 5 روز و 4 شب

تاریخ 1404/08/17

33,850,000 تومان