آتنا پرهیخته
152
1404/04/24

بریم روسیه ؟ 3

صبح روز هفتم، بعد از یه خواب عمیق و صبحانه مفصل، با گروه راهی گشت روز شدیم. اولین مقصد ما خلیج فنلاند بود؛ جایی که مرز آبی بین روسیه و کشورهای شمالی مثل فنلاند رو تشکیل می‌ده. نسیم خنکی از سمت آب می‌اومد و اون حس رطوبت ملایم با منظره‌ی آبی دریا، حس خوبی به آدم می‌داد. لب ساحل قدم زدیم، عکس گرفتیم و منظره رو تماشا کردیم.

از همون جا، برج «لاختا سنتر» رو بازدید کردیم ؛ بلندترین برج اروپا. ظاهر شیشه‌ای و کشیده‌ای داشت، و توی آفتاب برق می‌زد. بعد از اون، لیدر ما رو به سمت جزایر کیروفْسکی و کامِن‌استروفسکی برد؛ مناطقی ویلایی که سکوت و آرامش خاصی داشتن. خیابون‌ها خلوت، خونه‌ها با نمای چوبی یا سنگی، و درخت‌هایی که تا نیمه‌ی آسمون قد کشیده بودن. در مسیر، از کنار ورزشگاه معروف «زنیت آرنا» رد شدیم. لیدر کمی درباره ساخت این استادیوم، طراحی خاص سقف و بازی‌هایی که اونجا برگزار شده توضیح داد. نمای استادیوم از بیرون خیلی جذاب بود.

بعدش به یکی از بهترین قسمت‌های گشت روز رسیدیم: پارک یلاگین. یه پارک بزرگ و پر از درختای کهن، مسیرهای سنگفرش‌شده، و سکوتی که با صدای پرنده‌ها قاطی می‌شد. قدم زدن توی اون پارک واقعاً آرامش‌بخش بود. لیدر توی مسیر کلی اطلاعات فرهنگی بهمون می‌داد. مثلاً اینکه روس‌ها چقدر به طبیعت اهمیت می‌دن، یا اینکه چرا توی پارک‌ها مجسمه‌هاشون اغلب الهام‌گرفته از شخصیت‌های ادبی هستن. حتی یه سری شوخی و نکات بامزه هم می‌گفت که سفر رو خشک و رسمی نکنه.

بعد از ناهار، گشت آپشنال بعدی شروع شد: بازدید از باغ پتِروهوف یا همون «باغ فواره‌ها». این باغ یکی از دیدنی‌ترین مکان‌های اطراف سنت‌پترزبورگه و اصلاً شبیه یه پارک معمولی نبود .باغ پر از فواره‌های مختلف بود؛ بعضیاشون ساده بودن، بعضیا کاملاً طراحی‌شده و نمادین. مسیرهای سنگی و پله‌های بزرگ که به کاخ اصلی می‌رسیدن، منظره‌ای فوق‌العاده ساخته بودن. سنجاب‌های بامزه‌ای توی باغ بودن که اگر فندق خام بهشون می‌دادی، با دست خودشون می‌گرفتن و یا می‌خوردن یا می‌رفتن یه گوشه قایمش می‌کردن. برای کسی که عاشق حیواناته، مثل من، این لحظات یکی از شیرین‌ترین بخش‌های سفر بود.


روز هشتم – سفر به دل تاریخ؛ دهکده تزارها و خداحافظی با نوسکی

صبح روز هشتم، با اینکه می‌دونستیم کم‌کم به پایان سفر نزدیک می‌شیم، ولی هنوز هم انگیزه داشتیم تا از آخرین روز گشت، نهایت استفاده رو ببریم. بعد از صرف صبحانه در هتل، تصمیم گرفتیم از تور آپشنال استفاده کنیم و راهی دهکده تزارها بشیم؛ جایی که داستان‌های روسیه‌ی سلطنتی، هنوز از گوشه و کنار معماری و فضاهاش سر برمیارن.همین که وارد محوطه‌ی دهکده شدیم، انگار زمان عقب رفت. همه‌چی بوی تاریخ می‌داد. از خیابون‌های سنگ‌فرش‌شده و بناهای چوبی رنگی گرفته، تا صدای موسیقی ملایمی که از یه گروه محلی پخش می‌شد.

کاخ کاترین از دور با نمای طلایی و آبی‌اش به‌شدت چشم‌نواز بود. وقتی جلوتر رفتیم، اون تزئینات پر زرق و برق، گچ‌بری‌ها و درهای بزرگ، حس حضور در دوره تزارها رو کاملاً زنده می‌کرد. توی محوطه قدم زدیم، چندتا غرفه‌ی سنتی هم برپا بود که صنایع‌دستی محلی، لباس‌های دوره تزارها و خوردنی‌های روسی می‌فروختن. یه موزه‌ی کوچیک هم اونجا بود که پر بود از وسایل قدیمی مثل لباس‌های سلطنتی، شمشیرها، مدارک تاریخی و ...

باغ‌های اطراف قصر واقعاً دلنشین بودن. پر از گل‌های رنگارنگ، نیمکت‌های چوبی و مجسمه‌هایی که بیشترشون از شخصیت‌های تاریخی الهام گرفته شده بودن. قدم‌زدن توی اون فضا حس عجیبی داشت؛ انگار وارد یه تیکه از روسیه‌ی قرن 18 شده بودی. بعد از چند ساعت بازدید، به سنت‌پترزبورگ برگشتیم. اما چون شب آخر سفر بود، دلمون نمی‌خواست مستقیم بریم هتل. با ارمین تصمیم گرفتیم یه بار دیگه به خیابون نوسکی سر بزنیم. نوسکی توی شب، یه حال‌و‌هوای دیگه داشت. چراغ‌های رنگی، صدای نوازنده‌های خیابونی، مغازه‌هایی که هنوز باز بودن و پیاده‌روهایی پر از مردم. انگار کل شهر، توی این خیابون زنده بود. رفتیم سمت دو تا پاساژ معروف یعنی گالریا و نوسکی مال، یه چرخی توی مغازه‌ها زدیم، چندتا سوغاتی کوچیک خریدیم و شام‌مون رو هم توی یکی از رستوران‌های اون خیابون خوردیم.ساعت حدود 12 شب بود که خسته ولی با حال دلی خوب با یاندکس به هتل برگشتیم


روز نهم – خداحافظی با روسیه و برگشت به خانه

صبح روز نهم، با صدای زنگ ساعت از خواب بیدار شدیم، می‌دونستیم امروز دیگه باید روسیه رو ترک کنیم. ساعت 7 صبح باید از هتل حرکت می‌کردیم تا به فرودگاه برسیم. ولی خب، هتل حسابی به فکر مسافرها بود و برای اینکه ما صبحانه رو از دست ندیم، یه پک صبحانه‌ی بسته‌بندی شده برامون آماده کرده بودن. یه چیزی ساده ولی خوشمزه، شامل نون تازه، پنیر، میوه و آبمیوه و شیرینی. ماشین آماده بود و ما به سمت فرودگاه سنت پترزبورگ راه افتادیم. ترافیک خیلی زیاد نبود و تقریباً سر وقت رسیدیم. با گرفتن کارت پرواز و عبور از کنترل‌های امنیتی، خودمون رو به سالن انتظار رسوندیم.

اونجا چند دقیقه نشستیم عکس هامونو نگاه میکردیم و با هم درباره بهترین لحظات سفر صحبت کردیمپروازمون ساعت 11 صبح بود. وقتی هواپیما از زمین جدا شد، پنجره رو نگاه کردم و آخرین نما از شهرهای روسیه رو توی ذهنم حک کردم. اون روز آسمون آبی و صاف بود، انگار می‌خواست این خداحافظی رو شیرین‌تر کنه.
 

دریافت مشاوره و رزرو تور

021-45128

کارشناسان ما پاسخگوی شما خواهند بود

تور ویژه

روسیه نقدی اقساطی

تور مسکو پاییز 1404

روز 5 روز و 4 شب

تاریخ 1404/09/16

60,700,000 تومان

تور ویژه

روسیه نقدی اقساطی

تور مسکو 2 دی 1404

روز 6 روز و 5 شب

تاریخ 1404/10/02

79,500,000 تومان

تور ویژه

روسیه نقدی اقساطی

تور مسکو 4 دی 1404

روز 4 روز و 3 شب

تاریخ 1404/10/04

72,990,000 تومان

تور ویژه

عمان نقدی اقساطی

تور مسقط (4 شب) ویژه پاییز 1404

روز 5 روز و 4 شب

تاریخ 1404/08/17

33,850,000 تومان